داستان آبیدیک

up the pole

ʌp ðʌ pɑl


فارسی

1 عمومی:: واقع‌شده‌، گرفتار، در تنگنا

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): up the pole Fig. intoxicated. • You sound a little up the pole. Why don’t you call back when you’re sober? • She’s up the pole and shouldn’t drive.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code